کد قالب کانون اخلاق عملی – سیری در مثنوی

تبادل لینک هوشمند

برای تبادل لینک ابتدا ما را با عنوان کانون فرهنگی وهنری کریم اهل بیت شهر سلامی و آدرس kanoonemamhassan24.LXB.ir لینک نمایید سپس مشخصات لینک خود را در زیر نوشته . در صورت وجود لینک ما در سایت شما لینکتان به طور خودکار در سایت ما قرار میگیرد.






نام :
وب :
پیام :
2+2=:
(Refresh)

خبرنامه وب سایت:





آمار وب سایت:  

بازدید امروز : 1440
بازدید دیروز : 387
بازدید هفته : 4928
بازدید ماه : 27617
بازدید کل : 54372
تعداد مطالب : 2939
تعداد نظرات : 0
تعداد آنلاین : 1

نویسنده : مهدی احمدی واکبر احمدی
تاریخ : یک شنبه 20 فروردين 1403

آنچه از عرفای اسلامی سر می زد در مدار فضیلت محوری برای ما آموزش اخلاقی است . پیغمبر ما وقتی مبعوث شدند گفتند فلسفه ی بعثت من کامل کردن اخلاق در بین شماست گویی اگر جامعه ی انسانی، اخلاقی بود و آدمها با اخلاق بودند نیاز به اینقدر گفتگو نبود. در بحث معرفت شناختی با معرفت نفس به معرفت الله راه پیدا می کنیم که فرمودند”من عرف نفسه فقد عرف ربه” (هر کس خودش را فهمید خدا را هم فهمیده)از جنب این سخن می توانیم سخنان دیگری را استخراج کنیم که راه نزدیک شدن به خداوند هم به نوعی شفاف کردن خود و تکریم و نزدیک شدن به خود است. در جاهای دیگری هم قرآن اشاراتی دارد که “ولقد کرمنا” (ما شما را تکریم کردیم) و” لقد مننا” (به شما منت گذاشتیم)شما اینقدر مهم بودید که خلیفه ی خودمان قراردادیم و تا آن جا که این شائبه ی غلط رایج شد که انسان اشرف مخلوقات است. ولی مسلم این است که در جاهایی به ما اجازه ندادند که نفسمان را فرو کوبیم و آنرا تذلیل کنیم و به او توهین کنیم. و همه را آزاد بگذاریم که هر کسی از در وارد شد روی نفس و خویشتن و هویت ما هر جور که می خواهد قدم بگذارد. این دو نحوه نگاه کردن به نفس در تئوریهای عرفانی است که گاهی اوقات بعضی ها را به ورطه ی افراط و بعضی ها را هم به ورطه تفریط کشیده است .

اگر تذلیل خودِ دانی از سر معرفت و برای رسیدن به خود عالی و در جایگاه مناسب و به میزان مناسب باشد ، مذموم نیست ولی به ما اجازه ندادند که آنقدر نفسمان را ذلیل کنیم و او را توهین طلب بار بیاوریم ،که اگر درجایی کسی هم به ما توهین کرد بگو ییم اشکالی ندارد . زیرا ما می خواستیم خودمان این کار را بکنیم حالادیگری این کار را کرده. این امردر واقع به خفت نفس تبدیل شدن است . این دونگاه را قرآن در انسان شناسی اش واکاوی و جداسازی کرده و تحت عنوان نفس اماره و مطمئنه به ما معرفی کرده وگفته است این دو در وجود شما قرار گرفته است . نفس اماره همان نفس اماره بالسوء است . نفسی که ما را تحرکی می کند به انجام کارهای خلاف و دون انسانی ، به چیزهایی که از فضیلتهای اخلاقی دور است . نفس مطمئنه ، نفس پاک شده و پالایش یافته است که این دو را به عنوان دو تا خود معرفی می کند . خود دون که مظهر دنائت است و خود عالی که مظهر کمال انسانیت است و ما را از هوا و هوس دون ، دور می کند و به امور متعالی پیوند میدهد . همه ی ما نفس اماره داریم و باید داشته باشیم . این نفس اماره ی حیله گر را در وجود ما گذاشته اند که موتور حرکت ما بشود . ما با روح یکپارچه و آکنده از تقوا نمی توانستیم آدم شویم ممکن بود فرشته شویم ، اما برای آدم شدن نفس اماره نیاز بود . خداوند می فرماید” فالهمها فجورها و تقوا ها “ فالهمها یعنی ما الهام کردیم و در شما امر کردیم که فجور و تقوا هر دو به صورت ملکات رذل و فضل وجود پیدا کند و قرار بگیرد تا ما با تضاد و تعارض این دو به حرکت وا داشته شویم . بنابراین ما نباید خود دانی را لعن و نفرین کنیم . زیرا خداوند هر دو این خود را در وجود ما معماری کرده است. همیشه ما در مواجهه با امر غیر اخلاقی یک  مکث داریم . خودمان را قانع می کنیم ، تئوری تحویلش می دهیم ، بعد حرکت می کنیم و این خیلی خوب است که ما این ترمز را که همان تقواست داشته باشیم . آدمهای با تقوا هم خطا می کنند اما اول یک نکوهش و پروا و تبری در آنها صورت میگیرد . حال ممکن است تقوا غلبه کرده و از خطا فاصله بگیرند و ممکن است که به آن مبتلا شوند. همه سخن این است که وجود ما محل کشمکش است . این تعریف را عرفا جهنم نامیده اند. جهنم وجود آدمی آنجاست که در مصاف انجام یک کاری دچار کشمکش شویم و به تعبیر قرآن همه ی ما در این جهنم وارد می شویم (و ان منکم الا واردها) قرآن تعبیرش این است که همه آدمها ابتدا در جهنم وارد می شوند ولی ، بعدا در دنباله ی آیه است که سپس پرهیزکاران رستگار می شوند و از جهنم بیرون می آیند لذا ما چه مومن باشیم چه نباشیم ورودمان به صحنه ی جهنم به تعبیر قرآن امر محتومی است . وقتی پرهیزگار باشیم و پروا داشته باشیم رستگاری سراغ ما می آید “قد افلح من زکیها” این هم از آیه های وحدتی قرآن است یعنی منحصر به مسلمانان نیست. در کتاب مسلمانان آمده اما مال همه مردم است “فالهمها فجورها و تقواها” (سوره ۹۱ آیه۸) هم خطابش به همه ی مردم است .

اخلاق تئوری عبور از خود دانی به خود عالی است

اگر قرآن را با بینش عرفانی نگاه کنید آیاتی به شما چشمک می زنند که رنگ و بوی مذهبی خاص ندارند یعنی متعلق به یک فرقه و مذهب نیستند . کسی که معماری انسان را صورت داده می گوید ما در انسان هم تقوا گذاشته ایم و هم فتنه، هم میل به فساد را گذاشتیم و هم قدرت پرهیز از آنرا و همه انسانها در کشمکش بین خود عالی و دانی هستند .اخلاق، تئوری عبور از خود دانی و رسیدن به خود عالی است. تئوری خروج از جهنم است که ما را از کشمکش درونی به علو عالی رهنمون می شود این نگاه کلی عرفا به موجودیت انسان است که دو پایه و دو جزئی است و از این جزء به آن جزء باید حرکت کند. و خداوند همین انسان را ” فی احسن تقویم ” میداند.

در عالم آدم آفریدن زین به نتوان که آفریدن

مذهب صورت دنیایی و اجتماعی و عصری دین است یعنی ادیان در طول تاریخ ناگزیر چهره های مختلفی از خودشان عرضه کرده اند که به آنها مذهب میگویند .لذا مذهب بنا به ضرورت هایی شکل پیدا میکند و دچار تحول می شود . فتوا اساسا تغییر چهره مذهب است . اما در دین اینطور نیست . دین در واقع صورت باطنی و اصلی و لایتغیر مذاهب است ، مذهب نمادی از دین است . مذهب شبیه ایدئولوژی است . عناصر مشخصی دارد همه تلاش مذهب این است که دنیا را دینی کند یا دین را در صورت دنیایی بودن ارائه کند .
ما با دو نظریه در مورد دینداری مواجه ایم یکی آن است که می گوید دین برای آبادانی دنیا آمده و نظریه دوم که میگوید دنیا را با دانش و عقل می توان آباد کرد اما آخرت را نمی توان . آخرت را باید از تجربیات روحانی استفاده کنیم دین در واقع چیزی را به ما میدهد که عالمان به ما نمی دهند و نمی توانند بدهند یک تعبیر لطیف و خیلی استثنایی در قرآن هست که خداوند به پیغمبر گفته است که من چیزی به تو می آموزم که تو نمی توانی در جای دیگر یاد بگیری راز نماز و عبودیت و رازهای درونی و گرایشات باطنی را هیچ دانشمندی نمی تواند توضیح دهد .


نظرات شما عزیزان:

نام :
آدرس ایمیل:
وب سایت/بلاگ :
متن پیام:
:) :( ;) :D
;)) :X :? :P
:* =(( :O };-
:B /:) =DD :S
-) :-(( :-| :-))
نظر خصوصی

 کد را وارد نمایید:

 

 

 

عکس شما

آپلود عکس دلخواه:





موضوعات مرتبط: اخلاق شناسی
برچسب‌ها: اخلاق شناسی